هر صبح
با نخستین انفجار
پاهایت از خواب بیدار می شوند
آن سو تر
پدر
دست ها و پاهایش را انفجار برده است
و دیوارها
دیگر خانه تو نیستند
دیوار ها خاک شده اند
تا به آغوش بگیرند
مادرت را
حالا تو مانده ای و
بغضی که باید منفجر شود
دیگر هیچ فرقی نیست
میان انگشتانی که ماشه را می کشند
با دستانی که بغضت را
در قطعنامه ها وتو می کنند
امروز نه این خاک و نه آن آسمان
امروز تاریخ
از تو شرمسار است
سرت را به آسمان بده
و بغضت را بر این خاک ببار
فردا
زیتون زارها
از بغض های تو شکوفه می کنند...1
_______________________________
1-جهانی ترین تیتر دنیا/ سینا علی محمدی
موضوع مطلب :