به سوره بقره، دومین سوره قرآن نگاه کن، از ابتدای سوره که شروع به خواندن می کنی در دو آیه اول سخن از خود قرآن است و خصوصیات مقین، دو آیه بعدی در مورد مومنان و خصوصیات آنها، دو آیه نیز(6و7) در مورد کفر کافران و مهر دل آنهاست...آنگاه سخن به منافقان و احوال آنها می رسد...تعجب آور است...خداوند لحن سخن اش هشدار گونه می شود...فضا، فضای تهدید و خدعه و نیرنگ است...سخن از تلاش بیهوده و ظلمات و رعد و برق است...!!!دیگر سخن از دو آیه نیست13 آیه...13 آیه ی بعدی تماما اختصاص به خصوصیات منافقین و دو چهرگان دارد...باز می خوانیم و پیش می رویم...قرآن کلیدی دیگر و سخنی جالبتر برای گفتن دارد...از آیه 51 تا 20 الی 30 آیه بعدی سخن از جهل است و نادانی یک قوم و نفاق بنی اسرائیل و عدم تبعیت از رهبــــــر...با کمی تامل در این آیات می توان فهمید که قرآن ابتدا از "جهل " مسلمانان می نالد و آن گاه "نیرنگ" منافقان را هشدار می دهد... از این گفتار متوجه می شویم که جامعه اسلامی را خطر از دو سو و فقط از "ناحیه داخل" تهدید می کند...تهدید از ناحیه گروه کوچک منافقان که بسیار زیرک و با هوشند...و تهدید از ناحیه گروه بزرگ مسلمانان که ساده لوح و بی بصیرتند...جالب اینکه بدانیم ابزار خیانت منافقان مسلمانان جاهل اند...اگرجهل مسلمانان نباشد، اقلیت منافق نمی تواند کاری بکند... و اگر دسته منافقان نباشند، اکثریت مسلمانان گمراه نمی شوند...1
پیامبر اسلام در آخرین حج خود برای 120 هزار نفر از پیروانش، در صحرای داغ غدیر، در زیر آفتاب سوزان خطبه می خواند و جانشین و امیر بعد از خود را معرفی می کند... قرآن نیز به این واقعه مهم اشاره می کند : "امروز کافران(از زوال) آئین شما مایوس شدند؛بنابر این از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید! امروز دین شما را کامل کردم، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم."2
اینآیه به صراحت بیان می کند که بعد از انتخاب "امیـــــــــــر"، جامعه اسلامی از ناحیه کفار آسیبی نمی بیند، کفار خطری ندارند و هیچ غلطی نمی توانند بکنند و نباید از آنها ترسید...بلکه تمام کارشکنی ها...تمامتهدیدها و دلیلی عقب ماندگی و فقر مسلمانان همه و همه از ناحیه آن اقلیت خائن و تبعیت آن اکثریت نادان ایت...
_____________________________
1- با الهام از بحث غدیر/کتاب 15 گفتار شهید مطهری
2- سوره مائده/آیه3
پ.ن::
وقتیـ داشتمـ پولــ کهنهـ رو زیر پولهایـ نو قایمــ می کردمــ که به راننده قالبــ کنمــ یاد بقیهــ دوروییـــ هایمــ افتادمــ....
عیدانه نوشت ::
راستـ گفته اند که "شرفـ المکانـ بالمکینـ" محبت "تــــــــو" که از دلمـ برود..."شرفی" نمیـ ماند برایـ دلمـ...
موضوع مطلب :