سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درباره وبلاگ


"...انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ" منتظر باشید که ما هم منتظریم انعام/158 دلم می خواست من هم در شمار منتظرانتان بودم...در شمار آنهایی که نفس شان به نفس شما بند است...همانهایی که دمی از یاد شما غافل نیستند...همانهایی که زندگیشان خلاصه در لبخند شماست...همانهایی که خطابشان کردی "فرزندم".... و در یک کلام چقدر دلم می خواست "شیعه" باشم ....! شیعه شما.....
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 5
  • بازدید دیروز: 21
  • کل بازدیدها: 220707




شاید منتظر




امسال کمی بیشتر از سالهای قبل دلم گرفته و وقتی دلم می گیرد راحت تر می نویسم، میخواهم حرفی را که هرسال اینروزها به ذهنم می رسید و هر بار آن را به گوشه ی ذهنم می راندم را بنویسم. فقط برای دل خودم... اهل نصیحت نیستم و قطعا نمی خواهم عزاداری ها را نفی کنم، اصلا اگر چنین کاری بکنم اعتقادات خودم را هم نفی کرده ام... اما اگر برای چند لحظه هم که شده ، بین مجالس و مراسم های عزاداری که می رویم، فکر کنیم... فکر کنیم که چه شد که امام حسین (ع) از همه  زندگی اش گذشت و همراه با خانواده اش به کربلا رفت؟.... که ایشان این همه مصیبت را نه برای اشک ریختن ما بلکه برای رشد و هدایت ما تحمل کردند...نمی گویم نباید اشک ریخت ...اما اشک را تنها برای جراحت های جسمانی شان نریزیم... قضیه عمیق تر از این حرفاست...گریه تنها بر تشنگی وجراحت های جسمانی امام توهین به هدف بزرگ اش می باشد. فکر کنید تا به حال، چند بار بعد از اینهمه سال عزاداری و گریه بر ایشان به جمله "مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است" فکر کرده ایم؟؟؟ چند بار تا به حال در برابر ظلم ایستاده ایم و از مظلومی دفاع کرده ایم؟؟؟و  تن به ذلتی که صرفا به خاطر حفظ موقعیت و مقامی یا از روی ترس بوده نداده ایم؟؟...یا حداقل در برابر آن سکوت را شکسته ایم... عزاداری برای امام حسین فقط غذای نذری و نوحه خوانی و گریه نیست... برای یک بار هم شده فکر کنیم که امام حسین (ع)، پیشوایی دینی ست که پیامبرش فرمود یک ساعت تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است...یک ساعت هم نه، کافی ست چند لحظه به سخنان و اهداف ایشان فکر کنیم تا بفهمیم که امام تشنه آب به شهادت نرسیدند ...(کافی بود تا با ظلم بیعت کنند و تمام راه آب را به رویشان باز میکردند. )اما م تشنه لبیک بود، لبیک کسانی که از ظلم ترسیدند و سکوت کردند... آنوقت اشکهای ما نه برای زخم های جسمشان که اینبار برای زخم هایی که بر دلشان وارد کردند و کردیم اشک بریزیم و شرمنده شویم از کوفی بودنمان از اشک هایی که هر ساله ریختیم و فردایش فراموش کردیم ...آنوقت شاید عزاداری هایمان کمی متفاوت تر و عمیق تر شوند....

 

 

پ.ن::

شمر نماز هایش را می خواند، روزه اش را هم می گرفت،آشکارا فسق و فجور نمی کرد و شاید اهل رشوه و ربا هم نبود...معاویه و ابن زیاد و عمر سعد هم همینطور...یادمان باشد، زیارت عاشورا که می خوانیم...وقتی به لعن هایش رسیدیم لحظه ای تامل کنیم...نکند این لعن هایش شامل حال ما هم بشود...مایی که گاهی خودمان را ارزانتر از شمر و عمر سعد و ابن زیاد می فروشیم...




موضوع مطلب :


یکشنبه 93 آبان 25 :: 9:17 عصر ::  نویسنده : منتظر

درسی که از زیارت عاشورا می گیریم درس پرخاشگری و اعتراض است.مجالس عزای حضرت اباعبدالله هدف نیست، وسیله است...وسیله کسب معرفت امام و ابراز برائت از دشمنانش...وگرنه مردم سالها درخانه هایشان گریه میکردند در حالی که یزیدیان بر آنها مسلط بودند.

آیت الله ضیاءآبادی

 

 

اغلب دنیا امروز به لحاظ نظرى اعلام میکند که من سکولاریست هستم، اما ما غیر شفاف هستیم، به زبان با سکولاریسم مبارزه می کنیم و می گوییم زندگى به سبک دینى ، در عمل می بینیم همان کارهایى که آنها می کنند، بدترش در جامعه هاى مذهبى انجام می شود، والا  …این همه پرونده در دادگاهها چیست؟ اگر ما حسینى هستیم، این همه طلاق چیست؟این همه پشت سر هم حرف زدن و دروغ گفتن و خشونت و تنش چیست پس؟ معلوم میشود همان حرف اباعبدلله درست است که فرمودند? مردم مذهبى اند به شرط منافعشان، ?
حاضر نیستند هزینه کنند، مذهبى در همین حد لفاظى و ادا درآوردن، چراغانى و پرچم سیاه و از این کارها... حتى غیر مذهبى ها هم اینجور وقت ها مذهبى اند، در تهران یک هیئتى راه افتاد براى دوست دختر و دوست پسر ها... هههه (خنده حضار) .... جدى می گویم! دختر و پسرهایى که دوستى هاى بدون عقد شرعى دارند، حتى اینها هم آمده بودند و هیئت نمی دانم اسمش چى بود را تشکیل داده بودند، مثلا هیئت گل و بلبل!!!
انشاء الله امام حسین از آنها هم قبول می کند، ولى حواستان باشد که کلاه امام حسین را نمی شود برداشت، 
اینهایى که مرتب می گویند که مهم نیست کى هستى و چطور زندگى می کنى، عاشورا مهمان اباعبدلله هستى و گناهانت بخشیده می شود، باید بدانند آن دینى که بشود در طول سال ربا بخورى و روز عاشورا با لباس سیاه کل اش را پاک کنى به درد نمی خورد، خیانت کن، ربا بگیر، ناجوانمردى کن، کلاه شریک ات را بردار، به خریدارت ظلم کن ، به موجر و مستاجر و زنت ظلم کن ، به شوهرت ظلم کن بعد در عاشورا خدا این نصفه سال را پاک می کند، آن نصفه اش را هم خدا در ماه رمضان و شهادت امیرالمومنین و شب قدر پاک می کند، نصف سال را آنجور و نصفه دیگر را اینجور! 
گفتند اشک براى اباعبدلله گناهان را پاک می کند اما اینجورى شیر تو شیر نیست که انفاق کننده با کسى که انفاق نمی کند مساوى باشند، قرآن می گوید که مساوى نیستند، او که مجاهد است با آن کسى که قاعد است، مساوى هستند؟!، 
هر دو چون آمدند مجلس اباعبدلله سینه زدند و آش خوردند مساوى شدند؟ 
?" فضل الله المجاهدین على القاعدین اجراً عظیماً" ? خدا می گوید مساوى نیستند، تو می گویى مساوى اند؟ 
این خانواده هایى که چهارتا شهید دادند، با اینهایى که نشستند و نگاه کردند مساوى اند؟ چون هر دو می آیند مجلس ابا عبدلله؟ 1

___________________________________


“1-حسین از زبان مهدى(عج)" 
حسن رحیم پور ازغدی 




موضوع مطلب :


یکشنبه 93 آبان 18 :: 11:29 صبح ::  نویسنده : منتظر