هوای آلوده، هوای خاکی،هوای پاک..همه ی هواها ..!
قابل تحمل است...
چقدر پوست کُلفت شده ام …
که هوای بی تو بودن هم مرا از پای درنمی آورد!!!
اما...
غروب جمعه که میشود،تازه میفهمم دروغ گفته ام؛
که همه ی هواها را می توانم تحمل کنم،
همه ی هواها را می توانم تحمل کنم....
بجــــــــــ ز هــــــ وای بیــ تو بودنـــ.... را!
منتظر نوشت 1::
شنیده ام ازما دلتنگ تری برای آمدنت ...
شنیده ام نگران مایی...
کی تمام می شود غروب هایی که "دل"ما " گیر " دلتنگی ات است آقا ! !
منتظر نوشت 2::
لعنت به چشم هاے مــَ ن
که تو را مے بینند و نمے شناسند!
موضوع مطلب :